انسان اصلا خصلتش همین خروش علیه خوشبختی ست. اگر این نبود که آن میوه ی کذایی رو نمی خورد تا به زمین و زمان پرتاب شه. قدیم ترها یک جا نوشته بودم که فکر میکنم در آن لحظه ی خروش علیه خدا، خود خدا هم توی دلش بدجوری کیف کرد از این کار آدم، ولی خب به روی خودش نیاورد. تبعید انسان به روی زمین، لابد «تو هیچ گهی نمی شوی» خدا خطاب به آدم و حوا بود!
پاسخ:
خب من این اکراهم نسبت به خوشبختی رو همیشه یه جور بیماری میدونستم. اینکه یک خصلت انسانی بدونیمش، تسکین دهنده ست واقعا!
جالبه تابحال به عمل آدم و حوا به چشم طغیان نگاه نکرده بودم، همیشه می شنیدم که وسوسه شدن و کنجکاو بودند و این صحبتها تا اینکه خروش کرده باشند!