همان
همان
همان
همان
خانه
دربارهی من
تعطیل شد. برمیگردم. ولی نه همان.
خلاصه آمار
بایگانی
شهریور ۱۳۹۷
(۱۴)
مرداد ۱۳۹۷
(۷)
خرداد ۱۳۹۷
(۱۷)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۱۷)
فروردين ۱۳۹۷
(۲۵)
اسفند ۱۳۹۶
(۳)
بهمن ۱۳۹۶
(۱۱)
دی ۱۳۹۶
(۳۹)
آذر ۱۳۹۶
(۴)
آبان ۱۳۹۶
(۲۷)
مهر ۱۳۹۶
(۵۰)
شهریور ۱۳۹۶
(۳۴)
مرداد ۱۳۹۶
(۱۶)
تیر ۱۳۹۶
(۶)
خرداد ۱۳۹۶
(۵)
فروردين ۱۳۹۶
(۶)
اسفند ۱۳۹۵
(۹)
بهمن ۱۳۹۵
(۱۲)
دی ۱۳۹۵
(۱۵)
آخرین مطالب
۹۷/۰۶/۲۵
اصالت محاق
۹۷/۰۶/۲۳
دوسویگی هایی که ما را انسان میکند
۹۷/۰۶/۲۲
Alison, I'm lost
۹۷/۰۶/۲۲
چند ماه پیش در خواب
۹۷/۰۶/۲۲
عجاله
۹۷/۰۶/۱۹
Her name
۹۷/۰۶/۱۹
کارت پستالی برای دوست قدیمی
۹۷/۰۶/۱۷
ما هردو بی هویت
۹۷/۰۶/۱۰
اکتشاف معنای لغت «شیدایی»
۹۷/۰۶/۱۰
نقطه.
نویسندگان
همان
(317)
پیوندهای روزانه
کودک و طبیعت
از خاطرات یک پزشک
پشت هر پنجره رازی است...!
فیزیولوژی دلتنگی
جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۰۲ ق.ظ
۹۶/۰۶/۳۱
همان
نظرات
(۴)
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۰۳:۰۸
ستــ ـاره
همیشه با خودم میگویم ، امان از دست این ساعتِ دو خورده ای نصفه شب!!!
پاسخ:
به قول خودتون چه شبایی که اینطور سحر میشه ولی خب سحر میشه آخرش...
:)
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۷
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
هیچ وقت درس زیست شناسی رو دوست نداشتم!!
دلتنگی چیز عجیب و غریبیه. یهو واسه اتفاقای عجیب و غریب تر آدم دلتنگ میشه.
پاسخ:
دلتنگی چیز عجیبیه واقعا. ولی من دوستش دارم. نمیدونم این خوبه یا بد.
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۲۹
خور شید
بهنظرم این یکی از دوستداشتنیترین پاییزنوشتههایی بود که تو این سالها خوندم.
پاسخ:
و این هم یکی از حال خوب کن ترین کامنتهایی بود که تا حالا گرفتم. خیلی خیلی ممنون.
۳۱ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۲۹
maryam !
چه بد که اینقدر دلتنگ و گرفته بودی ...
پاسخ:
چه خوب که شما دوستان هستید که بشه دربارش حرف بزنم.