شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۷ ب.ظ
پاسخ:
بله خب، شاید شخصیت ها هم موثر باشن توی قبول قضایا.
البته من گارد نمی گیرم در قبال این ایده ها. منظورم از پست این نبود که فرار میکنم. پذیرفتمشون کاملا. از دوران دبیرستان که با داوکینز آشنا شدم پذیرفته بودمشون. فقط دنبال پناهگاه میگردم که بتونم کنار بیام با این خلاء. یه زمان توی فاز فلسفه بودم مثلا. میگفتم شاید پشت این تصویر از طبیعت چیز دیگری هم باشه. چیزی بیشتر، چیزی بهتر...
حالا من فکر میکنم پناهگاه شما هم خیامی اندیشیدنه که خب من خیلی آگاهی ندارم از طرز فکر خیام متاسفانه...
پاسخ:
امیدوارم که راه حل دائمی باشه، واقعا امیدوارم.
نمیشه قضاوت کرد، دقیقا! بدبختانه تجربه ها هم قابل اتکا نیستن نمیشه مثل علم با تجربه های شکست، حکم کلی داد مثلا! واقعیته با پیچیدگی ها و گستردگی های خودش. باید فقط تجربه کرد...
کلافه شدگانیم واقعا... :)
+واقعا خوشحالم از این بابت. منم حس بهتری دارم، ایده های خوبی هم به ذهنم رسید. ممنون :)
بنویس ...