همان
همان
همان
همان
خانه
دربارهی من
تعطیل شد. برمیگردم. ولی نه همان.
خلاصه آمار
بایگانی
شهریور ۱۳۹۷
(۱۴)
مرداد ۱۳۹۷
(۷)
خرداد ۱۳۹۷
(۱۷)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۱۷)
فروردين ۱۳۹۷
(۲۵)
اسفند ۱۳۹۶
(۳)
بهمن ۱۳۹۶
(۱۱)
دی ۱۳۹۶
(۳۹)
آذر ۱۳۹۶
(۴)
آبان ۱۳۹۶
(۲۷)
مهر ۱۳۹۶
(۵۰)
شهریور ۱۳۹۶
(۳۴)
مرداد ۱۳۹۶
(۱۶)
تیر ۱۳۹۶
(۶)
خرداد ۱۳۹۶
(۵)
فروردين ۱۳۹۶
(۶)
اسفند ۱۳۹۵
(۹)
بهمن ۱۳۹۵
(۱۲)
دی ۱۳۹۵
(۱۵)
آخرین مطالب
۹۷/۰۶/۲۵
اصالت محاق
۹۷/۰۶/۲۳
دوسویگی هایی که ما را انسان میکند
۹۷/۰۶/۲۲
Alison, I'm lost
۹۷/۰۶/۲۲
چند ماه پیش در خواب
۹۷/۰۶/۲۲
عجاله
۹۷/۰۶/۱۹
Her name
۹۷/۰۶/۱۹
کارت پستالی برای دوست قدیمی
۹۷/۰۶/۱۷
ما هردو بی هویت
۹۷/۰۶/۱۰
اکتشاف معنای لغت «شیدایی»
۹۷/۰۶/۱۰
نقطه.
نویسندگان
همان
(317)
پیوندهای روزانه
کودک و طبیعت
از خاطرات یک پزشک
پشت هر پنجره رازی است...!
دست کم میتونم دلم رو خوش کنم که "تخیل" بهتر از "خاطره" ست!
چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۶ ق.ظ
۹۶/۰۷/۱۲
همان
نظرات
(۲)
۱۲ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۱
ستــ ـاره
من هم تمایل سخیف خودمو انکار نمیکنم
واجب شد این سری رفتم خونه از تو کتابخونه درش بیارم و بخونمش و ببینم چجوریه...
البته چند صفحه اولش رو خیلی وقت پیش خونده بودم ، اما یکم آسمانی به نظر رسید ، رهاش کردم.
پاسخ:
خیلی خوبه، حتما برید سراغش. و اتفاقا به طرز ترسناکی زمینیه!
۱۲ مهر ۹۶ ، ۱۹:۵۷
ستــ ـاره
آره احتمالا برداشت اولم از آسمانی بودن اشتباه بوده :)
حتما میخونمش. ممنونم ازت 🌹
پاسخ:
حالا آسمونی بودن اونقدرها هم بد نیست ها! خودتون که میدونید "زمینی بودن" چقدر بار سنگینیه :)
خواهش میکنم. ممنون از شما که همیشه لطف داری.