همان

پاسخ:
نه آقا زلف اون بنده خدا گناهی نداره! من خل و چلم.

پاسخ:
:D یعنی خوشم می آد مسئله رو کاملا شخصیش کردی!

پاسخ:
ببخشید چرا؟ جدی جالب بود برام:) خب آزادید هر طور برداشت بکنید دیگه. منم خیلی مبهم نوشتم ماجرا رو.

پاسخ:
امیدوارم.

پاسخ:
ممنونم واقعا... یه جورایی نیاز داشتم به گرفتن همچین کامنتی و شنیدن همچین حرفهایی.
مسئله دقیقا همینجاست که هیچ قصد بدی نداشتم. ولی خب افتضاح شد. با این که چند ثانیه طول کشید فقط و شاید اتفاق ناجوری هم نبود اصلا. بیشتر میخواستم با نوشتنش از دست عذاب وجدان افراطیم که سر کوچکترین چیزا یقه مو میگیره خلاص بشم.

پاسخ:
آخ یادش بخیر:) واقعا این اشتیاق چیز ترسناک و قوی ایه. از یه سنی انگار آدم اطرافش از فیلتر اون نیاز نگاه میکنه.
بله خب همه چی طبیعیه. ولی به هرحال قواعد و اصول مختلف پیچیده میکنه شرایط رو:/
همه ش هم تقصیر اون لگدیه که حضرت آدم به پرونده ها زد، پاش بشکنه الهی:D