همان

همان

همان

همان

فکر کنم منم باس بار و بندیلم رو ببندم :)

چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۰ ق.ظ


رسم عمومی خانواده های بزرگ این بود که وقتی موفق نمی شدند و هیچ امیدی هم نداشتند که برای فرزند خود کار و کاسبی پیدا کنند او را به سفر دریا می فرستادند. هیئت مدیره[ی یتیم خانه] نیز به پیروی از چنین رسم مفید و خردمندانه ای در یک جلسه، مصلحت در آن دیدند که اولیور توییست را به همراه یک کشتی تجارتی کوچک که رهسپار بندری ناسالم و بدآب و هوا بود بفرستند. به نظر می آمد که این کار بهترین وسیله ی خلاصی از شر او بود. زیرا امکان داشت ناخدا روزی پس از صرف ناهار به طور شوخی او را تا سرحد مرگ شلاق بزند و یا اینکه با میله ای آهنی چنان به فرقش بکوبد که مغزش به میان دهان بیوفتد و این قبیل شوخی و تفریحات در میان ملاحان رواج و شیوع کامل داشت. از روزی که این فکر به سر هیئت مدیره افتاد مدام مزایا و فوائد بیشتری برای آن کشف میکردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که هرجه زود تر باید در صدد اجرای این فکر برآیند...


اولیور توییست، چارلز دیکنز، یوسف قریب

۹۶/۰۷/۰۵
همان

نظرات  (۵)

کجا به سلامتی ؟ :‏)‏‏)‏
پاسخ:
سفر دریایی دیگه!
چه جذاب به نظر میاد
پاسخ:
رمان الیور توییست رو میگید؟ آره خیلی قشنگه :)
نه خب باید شبیه سازی کرد دیگه مطابق با زمان و امکانات :D، مثلن الان وقتی آدم از اجتماع نا امیده یا نمی شه وفق پیدا کنه باهاش، کجا میره ؟
ایران کوه و اینا زیاد داره، به نظر چادر زدن تو کوه گزینه ی مناسبی باشه‏;‏ امکان داره هر لحظه طالبان و داعش و بردرای ولگرد جانی ایرانی خودمون هم باهات شوخی کنن و اینا :‏)‏‏)‏ این میشه ورژن ایرانی الیور توئیست :P
پاسخ:
معادلش میشه نتورک مارکتینگ! انقدر اونجا از آدمایی تعریف میکنن که از بدبختی زدن تو نتورک و بعدا پورشه سوار شدن که نگو!:))
ولی خب ایده ی شما هم قابل ملاحظه بود روش فکر میکنم:|
یوجین اونیل یه داستان داره، فراسوی اقق گمونم اسمش باشه. دقیقا نقش و اهمیت سفر دریایی رو توی سرنوشت فرزندای خونواده نشون میده :)
پاسخ:
فک کنم جدی جدی آخرش کارم به دریا بکشه!:)
۰۶ مهر ۹۶ ، ۱۶:۰۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
اگه قایقتون جا داره یه چند نفری رو هم سوار کنید و ببرید!
پاسخ:
احساس سهراب سپهری بودن بهم دست داد الان:))