روزانه(شبانه؟)

ولی من در همون میانه نوجوانی به این نتیجه رسیدم. با اینکه از خرسا چه پنهون، من الهه قیافه گرفتن در برابر همین تفریحات بودم. بهتریـــن تشبیهِ موجود، مثِ اختاپوس. :)))

با یه استایل شبهِ‌عنتلکت‌وار، عینک شیشه‌ایِ مدل لنونی ـمو صاف می‌کردم و می‌گفتم: به جای این کارا کتاب بخونین. :))

نمی‌دونم خودم از کدوم کمربند سیارکی، این سیارک مذکور فرار کرد و خورد تو سر من تا آدم شدم، لیستی نوشتم شامل "تمام اغلاطی که باید در جوانی نمود." و به لطف خرسای پرنده تمومش هم کردم. :))

پاسخ:
اختاپوس رو که جناب استیون هیلنبرگ از روی شخصیت من ساخته اصلاً:))
congratulations on finishing your to-do list! :)) چه خوب که زود تغییر کردین و این جسارت رو داشتین که آزاد بشید. این طور که به نظر میرسه واقعاً درست ترین کاری که میشه با زندگی کرد انجام همون اغلاطیه که باید در جوانی نمود!

۱۱ دی ۹۶ ، ۰۷:۲۶

Masi Rika

پرهام حس میکنم به یه انگیزه ی سخیف و‌عوام پسند برای ادامه ی زندگی نیازداری!😶

پاسخ:
بی انگیزه یا با انگیزه، زندگی رو ادامه میدیم به هرحال، حداقل به طور بیولوژیک! و همین حالاشم همچین غیرسخیف هم نیستم:/ ولی خب موافقم بائد وا بدم دیگه:/