همان

همان

همان

همان

آقای جاوید

پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۳۴ ب.ظ

۹۶/۱۱/۰۵
همان

نظرات  (۳)

۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۴۹ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
یه لحظه وسطش ترسیدم آخرش به غم و غصه ختم بشه. خداروشکر که آخرش خوش بود.
پاسخ:
هوم. عاقبت به خیر شد اصلا :)
از این آدمای باحال که دنیا رو هم باحال می‌کنن.
خدا حفظش کنه. کار و بارش برکت داشته باشه.
پاسخ:
این آدمهای باحال که گارد ندارن و سریع با آدم رفیق میشن برای منی که همیشه از نزدیک شدن به آدمها و حرف زدن باهاشون میترسم، غنیمتی اند جداً!
خدا حفظش کنه. درمورد کار و بارش ولی پدر من، بچه که بودم همیشه به شوخی میگفت دو چیز بچه های مردم رو بدبخت میکنه1. بیلیارد 2."گیم نت"!:D
یه لحظه احساس کردم داستان رعال نیست
پاسخ:
دقیقا، منم وقتی فهمیدم ماجرا چیه، حس کردم مثل یه داستان کوتاهه. اصلا برا همین گفتم راجع بهش بنویسم!