بعد چشم هاش گرد میشه که واااااقعا تو خواب از کسی عذر خواهی میکنن؟! کامان پسر! پس باید هر جور شده این ادمو پیدا کرد
پیش قدم شد و با هر میزان مسخرگی و بی نمکی احتمالی ازش عذرخواهی کرد!
+ پیوست به خط اخر پست! یه دیالوگ تو هری پاتر بود
دامبلدور به هری میگفت
بذار یه اتفاق_ اتفاق بد_ بیفته اونوقت در مورد اینکه چیکارش کنیم تصمیم میگیریم.
شمام بذارید یه شدید بزرگ و حقیقی پیش بیاد بعد به قول من یه گلی به سر میکنیم
پاسخ:
همچنان دوست بودیم و هستیم. کلا اهل قطع ارتباط و این چیزا نیستم ولی خب اون صمیمیت از بین رفت. همین عذاب دهنده بود. و دیگه راههامون جدا از هم جدا شد. دیگه همدیگر رو نمی بینیم.
+ رو حرف پروفسور دامبلدور نمیشه حرف زد! منتظر میمانیم:-)