مجید انتظامی
نرمبار.
باران لطیف بهاری را میگویند «نرمبار». در کتاب صد هایکوی مشهور بود که به این واژه برخوردم. سوار تاکسی بودم و نرمبار بهاری به شیشه ی جلوی ماشین می نشست. برف پاک کن فاصله به فاصله، و با مکث و تعلل بسیار، روی شیشه می جنبید. از تیغ کشیدن روی این قطره های نازنین اکراه داشت.
توی خودم بودم که گوینده ی رادیوآوا چند کلمه ی محوی به زبان آورد، دو کلمه آخر را شکار کردم، «مجید انتظامی». و یک قطعه موسیقی شروع شد. قطعه ای آشنا از آنهایی که از کودکی در گوشم بوده و هیچ وقت ردی ازش نداشته ام که پیداش کنم. بیرون تاکسی نرمبار بهاری بود. داخل کابین تاکسی نرمبار سمفونی و سنتور. در ذهن من نرمبار خاطراتی بدون تصویر.
مدتها بود از اکتشاف اینترنتی این قطعه ناامید شده بودم ولی حالا یک سرنخ داشتم، مجید انتظامی. دست آخر فهمیدم این تیتراژ کارتون بچه های کوه آلپ است. بچه های کوه آلپ_مجید انتظامی:
دریافت